گوگل بزرگترین شرکت اینترنتی دنیاست. این شرکت سالیانه میلیاردها دلار برای تأمین زیرساختها و افزایش قدرت موتور جستوجوی خود هزینه میکند. از طرفی گوگل، یکی از پُرسودترین شرکتهای جهان محسوب میشود. اما سؤالی که برای بسیاری از ما مطرح میشود، این است که ابزار اصلی شرکت گوگل برای درآمدزایی چه چیزهایی هستند و بهطور کلی منبع درآمد گوگل از کجاست؟
همه ما روزانه از محصولات گوگل استفاده می کنیم. شاید یکی از این محصولات گوگل مپ، یوتیوب؛ جی میل، اندروید یا جستجوی گوگل باشد. شاید به نقطه ای رسیده باشیم که استفاده نکردن از محصولات و خدمات این شرکت برایمان دشوار باشد؛ حتی اگر با این خدمات و محصولات مشکل داشته باشیم.
بیشتر ماها برای استفاده از این خدمات هرگز هزینه ای پرداخت نکرده ایم. خوب مگر می شود؟ گوگل می تواند همه این موارد را به رایگان ایجاد کرده و در دسترس افراد قرار داده باشد؟ قطعا خیر.
اندرو لوییس در این باره می گوید: اگر برای چیزی هزینه ای پرداخت نکردید، شما مشتری نیستید بلکه خود محصول هستید. پس موضوع این نیست که شما هزینه ای برای این محصولات و خدمات پرداخت نمی کنید، موضوع روش پرداختی است که شما دارید. در سال ۲۰۱۷، گوگل ۳۱.۹۱ میلیارد دلار درآمدزایی کرده بود که از این میان ۲۷.۲۷ دلار به خاطر تبلیغات گوگل ادوردز بوده است.
این مقدار معادل ۸۵.۵ درصد از کل درآمد گوگل بوده است. به همین خاطر پاسخ سریع به سوال بالا، منبع درآمد اصلی گوگل از تبلیغات است.
طبق اطلاعاتی که وب سایت Statista منتشر کرده، درآمد گوگل در سال ۲۰۲۰ بیش از ۱۸۱ میلیارد دلار ثبت شده است.
گوگل چگونه از تبلیغات درآمدزایی می کند؟
کسب و کار تبلیغاتی گوگل به سه بخش اصلی تقسیم بندی میشود: ادوردز، ادسنس و ادموب. ادوردز نرم افزاری است که تعیین میکند کدام یک از تبلیغات در صفحات گوگل نمایش داده شود و ادسنس نیز تبلیغات را بر روی سایر سایت ها منتشر می کند.
ادموب نیز همانند ادسنس است و فقط برای اپلیکیشن های موبایلی کاربرد دارد. اگر به دنبال یک تعریف ساده هستید باید بدانید که ادوردز بزرگترین منبع درآمد گوگل است.
کاری که موتور جستجو در ابتدا انجام میدهد فرآیندی است که به آن خزش وب می گویند. در این فرایند نقشه ای از وب ایجاد می شود و ارتباط بین آن ها ساده تر می شود. زمانی که در این موتور جستجو به دنبال یک هتل ارزان در تهران می گردید شما کل وب را جستجو نمی کنید. گوگل تنها محتوایی را که در حال حاضر ایندکس شده و فکر می کند به جستجوی شما مرتبط است را نشان می دهد.
خوب حالا سوال اینجاست که گوگل از کجا متوجه این مرتبط بودن می شود؟ و چگونه می تواند نتیجه یا تبلیغی را بالاتر از سایر نتایج نشان دهد؟ به نظرم این بخش دشوارترین بخش از ماجراست. جایی که شما در آن نقش پررنگی خواهید داشت.
موتور جستجو برای اینکه بفهمد شما به دنبال چه چیزی هستید از الگوریتم یادگیری ماشینی استفاده میکند. این هوش مصنوعی، ورودی شما را به کمک پردازش زبان طبیعی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد تا متوجه منظورتان شود. البته این الگوریتم از محتوای جمع آوری شده از سایت ها نیز استفاده میکند. داده های شما همان چیزی است که این الگوریتم از آن بهره میبرد. همین امر در مورد ترتیب نتایج تبلیغاتی نیز صدق میکند.
نمونه ساده، زمانی است که شما به دنبال چیزی هستید و به سرعت بر روی نتیجه دومی که نشان داده شده است کلیک میکنید و فرضتان این است که به کوئری جستجو شده مرتبط تر است. در صورت تکرار این شرایط، نتیجه دوم در کوئری های جستجو شده بعدی در رتبه های بالاتر نشان داده میشود.
زمانی که صحبت از نشان دادن و مرتب کردن انواع تبلیغات به میان میآید قضیه جذاب تر میشود. توجه داشته باشید که این نوع تبلیغ شبیه تبلیغات تلویزیونی که باید بودجه و هزینه زیادی برای نشان دادن تبلیغ پرداخت شود نیست.
کاری که گوگل انجام میدهد و باعث تمایز آن از سایر رقبا میشود توانایی آن برای نشان دادن تبلیغات شخصی سازی شده به افرادی است که واقعا به آن نیاز دارند. مثلا فرض کنید مادربزرگ شما تبلیغات عالی در مورد آیفون و تحولات آن در اینترنت مشاهده کند. قطعا این تبلیغات برای او جذاب نخواهد بود. اما اگر این تبلیغ به فردی نشان داده شود که به دنبال خرید گوشی جدید است، اثرگذارتر خواهد بود و به فروش بیشتری منجر خواهد شد.
برای برنده شدن در تبلیغات گوگل باید مزایده کنید
گوگل برای اینکه تصمیم بگیرد کدام تبلیغ را در جایگاه بالاتری نشان دهد (در کنار مرتبط بودن تبلیغ با جستجو) مزایده ای را بین تبلیغ کنندگان برگزار میکند. زمانی که فردی واژه یا عبارتی را در گوگل جستجو میکند این فرایند مزایده وارد کار میشود. فرآیند مزایده بر اساس مزایده ویکری است و به آن مزایده قیمت دوم تعمیم یافته گفته میشود.
نکته مهم که باید بدانید این است که استراتژی برجسته و غالب در مزایده ویکری، مزایده بر روی ارزش اصلی محصولات یا خدمات است.
اجازه دهید این موضوع را با یک مثال بیشتر توضیح دهیم. فرض کنید که شما صاحب یک هتل هستید و میخواهید تبلیغ هتل خود را در گوگل قرار دهید. حالا فرض کنید همه افرادی که به دنبال تبلیغ هتل خود هستند کیفیت تبلیغ یکسانی دارند. اگر مزایده پیشنهاد شده توسط گوگل ۱ دلار باشد و دو نفر همین هزینه را پیشنهاد کرده باشند و شما ۲ دلار پیشنهاد دهید، قطعا برنده خواهید بود و تبلیغ شما در جایگاه بالاتری نشان داده می شود، اما تنها ۱ دلار پرداخت خواهید کرد زیرا مزایده قیمت دوم در این شرایط به کار میرود.
خب این کار هم شبیه تبلیغ در تلویزیون است. شما برای نشان دادن تبلیغ در گوگل هزینه میکنید، اما نمیدانید کاربر به تبلیغ شما توجهی خواهد کرد یا خیر. به همین خاطر است که گوگل به ازای هر کلیک از مشتریان خود هزینه دریافت میکند.
اگر فردی روی تبلیغ شما کلیک نکند، هزینه ای نیز دریافت نخواهد شد. اینجا دقیقا همان جایی است که کیفیت تبلیغ مشخص شده و موارد متعددی در تعداد کلیک ها اثر میگذارد. کلیک بیشتر به معنای کیفیت بیشتر تبلیغ شماست. این ارزش برای ترتیب تبلیغات از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و گوگل معمولا به تبلیغات با کیفیت ارزش بیشتری می دهد.
اما ممکن است یک سوال دیگر به ذهنتان خطور کند و آن هم این است. همه مواردی که در این مقاله بیان شد درآمدزایی گوگل را توجیح میکند؟
اجازه دهید یک حساب و کتاب ساده در این مورد داشته باشیم. ماهانه در ایالت متحده آمریکا ۴۵۰۰۰۰ جستجو برای هتل های ارزان در موتورهای جستجو انجام میشود و مزایده پیشنهادی ۳.۸ دلار است. اگر نیمی از این جستجوها به کلیک بر روی تبلیغ منجر شوند، به ازای هر ماه ۸۵۵۰۰۰ دلار در ماه برای گوگل درآمدزایی خواهد شد و این تنها برای یک تبلیغ است!
خوب همانطور که مشاهده کردید منبع درآمد گوگل از کسب و کارش در دنیای تبلیغات به دست میآید. این شرکت بر روی داده های جمع آوری شده از خود کاربران تکیه میکند. ادوردز تبلیغات را بر روی صفحات نتایج قرار میدهد. این در حالیست که ادسنس و ادموب تبلیغات را بر روی سایت های همکار و اپلیکیشن های موبایلی همکار به نمایش میگذارند.
معمولا هزینه ها به ازای هر کلیک دریافت میشود. برای تعیین ترتیب نمایش تبلیغات در سایت ها، مزایده ای بین تبلیغ کننده ها انجام میشود و کیفیت تبلیغ مدنظر قرار میگیرد. گوگل از این طریق درآمدزایی میکند.
آسان رایان بستری امن برای کسب و کار اینترنتی شما